دسته
لينك دوستان
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 134512
تعداد نوشته ها : 47
تعداد نظرات : 0

Online User
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

آرامگاه «حجربن عدي كندي» كه در مدت خلافت امير مؤمنان (عليه السلام) در هر سه جنگ صفين، نهروان و جمل در ركاب آنحضرت شمشير زد و  در سال 51 يا 53 به دستور معاويه به شهادت رسيد، از سوي مزدوران و تروريستهاي سوري نبش قبر شد.

به گزارش خبرگزاري اهل‎بيت(ع) ـ ابنا ـ تروريستهاي وهابي در جديدترين جنايت خود در سوريه اقدام به تخريب و نبش قبر يكي از اصحاب خاص پيامبر اكرم(ص) و اميرالمؤمنين علي(ع) نمودند.

مرقد مطهر «حجربن عدي كندي» كه در سال 51 يا 53 به دستور معاويه به شهادت رسيد، به دست مزدوران و تروريستهاي سوري تخريب و حتي آرامگاه آن بزرگوار نبش قبر شد.

گروهك هاي تروريستي، ابتدا ضريح حجر بن عدي را تخريب و پس از آن نبش قبر كردند و سپس جسد مطهر ايشان را ـ كه به رغم گذشت بيش از 1400 سال هنوز سالم بود ـ را به مكاني نامعلوم منتقل و دغن كردند.

مرقد اين صحابي بزرگ امام علي (ع) در منطقه "مرج عذرا" در نزديكي دمشق قرار دارد.

 

حجر بن عدي كندي در نوجوانى همراه برادرش "هانى بن عدى" به حضور پيامبر اسلام (صلى الله عليه و آله) شرفياب شد و به آئين اسلام گرويد. پس از زمان اندكى كه از مسلماني او مى گذشت پيامبر از دنيا رفت و در جنگهاى زمان آن حضرت نيز اسم او به چشم نمى خورد، ولى در فتح شام يكى از سربازان فاتح بود و هم او بود كه "مرج عذرا" را فتح كرد و نيز در جنگ قادسيه شركت داشت. در جريان فتح مدائن او بود كه به رود دجله زد و عبور كرد.

او در عين رزمجوئى، مرد تقوى و نيايش و معنويت بود و به همين سبب او را "حجر الخير" مى ناميدند، او نسبت به مادرش همواره نيكى مى كرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد. او هرگز بى وضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت، نماز مى خواند. دعاى او در پيشگاه، پروردگار به هدف اجابت مى رسيد.

 

حجر مرد هدف و عقيده بود، او به مردان حق و فضيلت عشق مى ورزيد، او هنگام مرگ "ابوذر" در ربذه همراه اشتر بر بالينى او حاضر شد، آرى مردان خدا از همرزمان خود چنين ياد مى كنند! حجر شيفته حق و عدالت و تشنه فضيلت و مردانگى و پيرو راستين اسلام بود و همه اين ها را در وجود على مى ديد.

حجر در زمان علي(ع)

او در ميان ياران حضرت على (عليه السلام) نمونه بود. او در مدت خلافت امير مؤمنان (عليه السلام) در هر سه جنگ صفين، نهروان و جمل در ركاب آنحضرت شمشير مى زد او پيش از شروع جنگ صفين، روزى پشتيبانى خود را از امير مؤمنان (عليه السلام) چنين اعلام كرد "ما زاده جنگ و فرزندان شمشيريم مى دانيم جنگ را از كجا بايد شروع كرد و چگونه از آن بهره بردارى نمود، ما با جنگ بزرگ شده و آن را آزموده زود شناخيتم ما داراى ياران نيك، خويشاوندان و عشيره فراوان، رأى آزموده و نيروى پسنديده اى هستيم اينك اختيار ما در دست توست، اگر به شرق يا غرب جهان بروى، در ركاب تو هستيم و هر چه دستور بدهى اطاعت مى كنيم. امير مؤمنان (عليه السلام) از اين وفادارى خوشحال شد و درباره او دعا كرد. يكى از افتخارات وى مقابله با ضحاك يكى از فرماندهان نامدار شام بود كه در اين نبرد پيروز شد.

حجر در جنگ صفين از طرف اميرالمؤمنين علي عليه السلام فرمانده قبيله كنده بود و در جنگ نهروان فرماندهي ميسره‌ي لشگر امام را بر عهده داشت.

 

بعد از شهادت حضرت على (عليه السلام) و جريان صلح تحميلى بر امام حسن (عليه السلام) حاكمان شهرها به دستور معاويه شروع به شكنجه و آزار شيعيان حضرت على (عليه السلام) كردند يكى زا اين حاكمان مغيره بود كه چون از محبوبيت عمومى و شايستگى و فضيلت حجر آگاه بود ناگزير به آن اعتراف مى كرد و مى گفت نمى خواهم بهترين مردان شهر را بكشم تا آنان را در پيشگاه خدا سعادتمند گردند و من بدبخت و تبهكار! او اضافه كرد با قتل حجر و ياران او معاويه در دنيا به عزت و آقائى مى رسد ولى مغيره روز قيامت ذليل و مغذب مى گردد.

پس از شهادت امام مجتبي عليه السلام و رفت و آمد بزرگان عراق و اشراف حجاز با امام حسين عليه السلام دست‌نشاندگان معاويه به دستور او سختگيري بيشتري نسبت به شيعيان، به‌خصوص شيعيان كوفه مي‌كردند و بعضي از چهره هاي سرشناس شيعه را به بهانه هاي پوچ و بي اساس به قتل مي‌رساندند. يكي از آنان حجربن عدي كندي بود.

بيان حجر در رثاي علي(ع)

حجر بن عدى فرداى ضربت خوردن مولاى متقيان چنين گفت: تأسف و اندوه من بخاطر سرور پرهيزگاران، پدر پاكان، و شير مرد پاكيزه خوئى است كه او را كافرى پست و گمراه، و دور از رحمت خدا و گنهكارى مفسد و سنگدل كشت. لعنت خدا بر كسى باد كه از شما خاندان دورى كند، زيرا شما از خاندان پيامبر راهنما و نقطه اميد من در روز رستاخيز است.

خبر شهادت

چشمان نافذ و بصير امير مؤمنان (عليه السلام) به سوى حجر دوخته شد و او را مخاطب ساخته و فرمود: "چگونه خواهى بود هنگامى كه تو را به تبرى از من فرا خوانند و چه خواهى گفت در آن حال كه از تو بخواهند پيوند دوستى ات را از من بگسلى؟ حجر پاسخ داد: به خدا سوگند، اگر با شمشير بدنم را پاره پاره كنند و اگر خرمنى از آتش بيفروزند تا مرا در آن بيندازند، تمام اينها را قبول مى كند ولى تبرى از تو را، نه! حضرت على (عليه السلام) شهادت حجر و يارانش را خبر داد و فرمود: اهل كوفه! هفت نفر از بهترين مردان شما در عذراء كشته خواهند شد و وضع آنان مانند اصحاب اخدود خواهد بود.

زياد به حكمراني منصوب مي شود

در سال 50 هجرى دست مرگ طومار عمر مغيره بن شعبه را در هم نورديد و معاويه "زياد بن ابيه" برادر خوانده بد نام و سفاك خود را كه حكمران بصره بود به حكمرانى كوفه نيز منصوب نمود. اما با چنان اعتراض سختى و مبارزه بى امانى از جانب جهر مواجه شد كه بر فراز منبر رفت و چنين گفت اگر نتوانم اين قريه ناچيز (يعنى كوفه) را از شر تحريكات حجر حفظ كنم مرد نيستم! من بلائى بر سر حجر بياورم كه براى آيندگان عبرت باشد! اما با سرسختى حجر و يارانش مواجه شد و ناگزير پس از تلاشهاى فراوان از دستگيرى وى نا اميد شد اما با بى وفائى و خيانت كوفيان چندى بعد حجر مجبور شد در عوض دادن امان نامه از ظرف زياد خود را تسيليم كند چون همرزمان حجر بازداشت و سركوب شدند زياد براى اينكه معاويه را به كشتن حجر وا دارد شروع به جمع آورى شهادتهاى دروغ و طومارى بى اساس بر ضد حجر و همرزمانش كرد. و سرانجام حجر و يازده تن از يارانش را به شام حركت داد و در نتيجه هفت تن از همراهان حجر آزاد و باقى به مرگ محكوم شدند

دسته ها :
دوشنبه 16 2 1392 22:35

شتر ديدي نديدي

مردي در صحرا بدنبال شترش مي گشت تا اينكه به پسر با هوشي برخورد . سراغ شتر را از او گرفت . پسر گفت : شترت يك چشمش كور بود؟ مرد گفت: بله . پسر پرسيد : آيا يك طرف بار شيرين و طرف ديگرش ترش بود ؟ مرد گفت : بله . حالا بگو شتر كجاست ؟ ‌پسر گفت من شتري نديدم . مرد ناراحت شد و فكر كرد كه شايد اين پسر بلائي سر شتر او آورده و پسرك را نزد قاضي برد و ماجرا را براي قاضي تعريف كرد . قاضي از پسر پرسيد . اگر تو شتر را نديدي چطور مشخصات او را درست داده اي ؟ پسرك گفت : در راه ، روي خاك اثر پاي شتري ديدم كه فقط سبزه‌هاي يك طرف را خورده بود . فهميدم كه شايد شتر يك چشمش كور بود . بعد ديدم در يك طرف راه مگس بيشتر است و يك طرف ديگر پشه بيشتر است. و چون مگس شيريني دوست دارد و پشه ترشي را نتيجه گرفتم كه شايد يك لنگه بار شتر شيريني و يك لنگه ديگر ترشي بوده است . قاضي از هوش پسرك خوشش آمد و گفت : درست است كه تو بي گناهي ولي زبانت باعث دردسرت شد .                                                                                                                      پس از اين به بعد شتر ديدي ، نديدي !!                                                                                           اين مثل هنگامي كاربرد دارد كه پرحرفي باعث دردسر مي شود .

دسته ها :
يکشنبه 8 2 1392 20:25

شاهيني كه پرواز نمي كرد

پادشاهي دو شاهين كوچك به عنوان هديه دريافت كرد. آنها را به مربي پرندگان دربار سپرد تا براي استفاده در مراسم شكار تربيت كند. يك ماه بعد، مربي نزد پادشاه آمد و گفت كه يكي از شاهين‌ها تربيت شده و آماده شكار است اما نمي‌داند چه اتفاقي براي آن يكي افتاده و از همان روز اول كه آن را روي شاخه‌اي قرار داده تكان نخورده است. اين موضوع كنجكاوي پادشاه را برانگيخت و دستور داد تا پزشكان و مشاوران دربار، كاري كنند كه شاهين پرواز كند. اما هيچكدام نتوانستند. روز بعد پادشاه دستور داد تا به همه مردم اعلام كنند كه هر كس بتواند شاهين را به پرواز درآورد پاداش خوبي از پادشاه دريافت خواهد كرد. صبح روز بعد پادشاه ديد كه شاهين دوم نيز با چالاكي تمام در باغ در حال پرواز است. پادشاه دستور داد تا معجزه‌گر شاهين را نزد او بياورند. درباريان كشاورزي متواضع را نزد شاه آوردند و گفتند اوست كه شاهين را به پرواز درآورد. پادشاه پرسيد: «تو شاهين را به پرواز درآوردي؟ چگونه اين كار را كردي؟ شايد جادوگر هستي؟
كشاورز گفت: سرورم، كار ساده‌اي بود، من فقط شاخه‌اي راكه شاهين روي آن نشسته بود بريدم. شاهين فهميد كه بال دارد و شروع به پرواز كرد.

گاهي لازم است براي بالا رفتن، شاخه‌هاي زير پايمان را ببريم.

 

دسته ها :
يکشنبه 8 2 1392 19:16

رمزهاي اعجاز آميز قرآن منحصراً از اين قرارند :

1- اولين آيه قرآن « بسم الله الرحمن الرحيم » داراي 19 حرف عربي است.

 2- قرآن مجيد از 114 سوره تشكيل شده است و اين عدد به 19 قابل قسمت است. (6× 19). 3- اولين سوره اي كه نازل شده است سوره علق (شماره96) نوزدهمين سوره از آخر قرآن است.

 4- سوره علق 19 آيه دارد.

 5- سوره علق 285 حرف (15× 19) دارد.

 6- اولين باركه جبرئيل امين با قرآن فرود آمد 5 آيه اولي سوره علق را آورد كه شامل 19 كلمه است. 7- اين 19 كلمه، 76 حرف (4× 19) دارد كه به تعداد حروف بسم الله الرحمن الرحيم است.

 8- دومين باري كه جبرئيل امين فرود آمد 9 آيه اولي سوره قلم (شماره 68) را آورده كه شامل 38 كلمه است. (2 × 19) .

 9- سومين باركه جبرئيل امين فرود آمد 10 آيه اولي سوره مزمل (شماره 73) را آورد كه شامل 57 كلمه است. (3× 19).

 10- چهارمين باركه جبرئيل فرود آمد 30 آيه اولي سوره مدثر (شماره 74) را آورد كه آخرين آيه آن « بر آن دوزخ 19 فرشته موكلند» مي باشد. (آيه 30) .

 11- پنجمين بار كه جبرئيل فرود آمد اولين سوره كامل « فاتحه الكتاب» را آورد كه با اولين بيانيه قرآن «بسم الله الرحمن الرحيم» (19 حرف) آغاز مي شود . اين بيانيه 19 حرفي بلافاصله بعد از نزول آيه ي «برآن دوزخ 19 فرشته موكلند» نازل شد . اين مراتب گواهي ارتباط آري از شبهه آيه 30 سوره مدثر(عدد 19) و اولين بيانيه قرآن «بسم الله الرحمن الرحيم» (عدد 19) با سيستم اعداي اعجاز آميز است كه بر عدد 19 بنا نهاده شده است.

دسته ها :
يکشنبه 1 2 1392 21:33
X